دنیای امروز در همه زمینهها، دچار پیچیدگی است و مسائل و موضوعات آنقدرها ساده و روشن نیست که بتوان با روشهای قدیمی، با آنها مواجه شد و آنها را حل کرد. یکی از جلوههای پیچیدگی دنیای امروز، تهدیدات فرهنگی است که مانند دو سه دهه گذشته منحصر و محدود به جلوههایی مانند لباس و پوشش نیست و فراتر از جلوههای ظاهری، باورها و سبک زندگی جوامع را هدف قرار داده و صدها اتاق فکر در دنیا، برای اجرای اهداف خود در سطح دنیا، در حال طراحیهای پیچیده فکری و فرهنگی هستند.
جامعه ما هم به دلیل صبغه و سابقه فرهنگی و تمدنی آن، بیشتر از بقیه جوامع، هدف این طراحیهای خطرناک است و بهطور خاص، کودکان و نوجوانان به دلیل قرار داشتن در سنین رشد و تکامل شخصیتی، بیشتر از دیگر گروههای سنی زیر ذرهبین این طراحیها هستند.
وقتی هم که روشهای «تهدید فرهنگی» پیچیده و پر رنگ و لعاب میشود، طبیعی است که با روشها و عادات قدیمی نمیتوان با آنها مقابله کرد و مقابله با این حملات نوین، هوشمندی و ظرافت و بهروزرسانی روشها و تاکتیکها را میطلبد.
سختی و ظرافت کار وقتی بیشتر معلوم میشود که به آمار شبکههای ماهوارهای فارسیزبان در دنیا اشاره شود. دو سال پیش، معاون امور استانهاي سازمان صداوسیما از فعاليت 295 شبکه فارسيزبان ماهوارهاي عليه مقدسات و اعتقادات جوانان خبر داد. آماری که حتماً حالا بیشتر از آن زمان شده و تنوع بیشتری هم در روشها و موضوعات برنامههای آنها ایجاد شده است.
یکی از گروهها و اقشاری که در جنگ نابرابر و نفسگیر فرهنگی نقشی اثرگذار و کمنظیر دارند، معلمان هستند که مسئولیت سنگین تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان از سنین 6 تا 18 سالگی بر دوش آنها قرار دارد. هرچند از 24 ساعت شبانهروز، تنها 6 یا 7 ساعت از زندگی کودکان و نوجوانان در اختیار معلم است و بقیه اوقات آنها با خانواده، دوستان، فامیل و رسانههای مجازی و غیرمجازی میگذرد و در واقع، تعلیم و تربیت و ساختن یک نسل سالم، تنها از عهده معلمان برنمیآید، اما این یک واقعیت است که اثرگذاری معلمان در فکر و منش کودکان و نوجوانان، گاهی با همه این عوامل دیگر برابری میکند.
رهبر معظم انقلاب اخیراً و در سخنانشان به مناسبت روز معلم، به نقش استاد شهید آیتالله مطهری در تربیت نوجوانان و جوانان اشاره کردند و گفتند: «شهید مطهری عالِم، فیلسوف، متفکر، فقیه و مسلط به مسائل فکری بود اما ویژگی مهم استاد شهید آن بود که در عرصه تولید و انتشار فکر درست، متقن و عمیق، در یک جهاد نرمافزاری مداوم بود و با دغدغهمندی نسبت به مخاطبانش و جامعه، با امواج منحرف فکری شرق و غرب مقابله میکرد».
ایشان صیانت از فکر دانشآموزان و دانشجویان را از مسئولیتهای مهم معلمان برشمردند و افزودند: «معلمان باید با امانت و توانایی و مهارت، اندوختههای علمی بشر را به نسل نوجوان و جوان منتقل کنند و شاگردان خود را اهل فکر و اندیشه بار بیاورند».
رهبر معظم انقلاب با اشاره به هجوم بیگانگان و منحرفان به افکار جوانان تأکید کردند: «معلمان باید ضمن استفاده از ظرفیت عظیم آموزشوپرورش، برای خنثی کردن این تهاجم بزرگ نیز جهادگونه تلاش کنند تا ریزشها به صفر نزدیک شود و رویشها در بالاترین سطح قرار گیرد».
شاید سؤال شود، در میان امواج سهمگین ماهوارهای و تنوع موضوعات و شبهات فکری نوجوانان و جوانان و گرههای فرهنگی آنها، معلمانی که تنها 6 یا 7 ساعت از شبانهروز را با کودکان و نوجوانان هستند، چقدر میتوانند اثرگذار باشند؟ آیا صیانت از فکر دانشآموزان توسط معلمان – که رهبر معظم انقلاب آنها را افسران سپاه پیشرفت کشور نامیدند – شدنی است؟
حامد محمدی کارشناس مسائل فرهنگی دراینباره معتقد است: «نخستین وظیفه معلمان در روزگار کنونی برای اثرگذاری بیشتر بر کودکان و نوجوانان، بهروزرسانی دانش آنها و گسترش دایره معلومات است تا بتوانند به نیازهای فکری و عقیدتی و اجتماعی دانشآموزان پاسخ دهند. در کنار افزایش توان علمی، آگاهی و اطلاع از مهمترین مسائل و موضوعاتی که در این دوره و زمانه در فضای مجازی و حقیقی، ذهن و زندگی کودکان و نوجوانان را درگیر میکند نیز، لازم است تا معلم بداند با چه طرح و برنامهای باید با این قشر حساس روبرو شود».
وی این نکته را هم اضافه میکند که «علاوه بر افزایش توان علمی و معرفتی، معلم باید از فناوریهای روز مثل کارکردها و لایههای پنهان شبکههای اجتماعی و موضوعاتی مثل سواد رسانهای، آگاهی کافی داشته باشد و خودش را از این عرصهها کنار نکشد؛ چراکه همین عرصهها، میدان اثرگذاری دیگران بر باورها و سبک زندگی کودکان، نوجوانان و جوانان است».
محمدی درنهایت به راهکار مهمتر دیگری هم اشاره میکند و میگوید: «اگر معلم دانش کافی و به روز داشته باشد و از فناوریها روز و مسائلی مانند فضای مجازی و شبکههای اجتماعی هم مطلع باشد، اما هنرمندانه و هوشمندانه و البته بهموقع، در کنار بچهها حضور فیزیکی نداشته باشد، باز هم کار او ناقص میماند. اگر معلم مانند یک دوست و همراه قابلاعتماد برای دانشآموزانش شناخته شود، طبیعی است که بچهها هم او را محرم خود دانسته و بهعنوان مشاور امین خود در حل مسائل زندگی خواهند پذیرفت».
اشاره به اثرگذاری نقش معلم، به معنای نادیده گرفتن نقش نهاد خانواده و نیز دستگاههای فرهنگی عریض و طویل کشور نیست و تلاشهای معلم هم وقتی به نتیجه نهایی میرسد که حاصل تلاشهای او، در پیچوخم ناهماهنگیهای خانواده و نهادهای فرهنگی دیگر خنثی نشود.
ارسال نظرات